بررسی شخصیت آموزگارکودکان (ملای مکتب) در چند قصۀ عامیانه |
کد مقاله : 1228-HMA (R1) |
نویسندگان |
طاهره مهرابی کوشکی *1، زهرا دهقان دهنوی2 1دانشآموختۀ کارشناسی ارشد ادبیات فارسی/دانشگاه یزد 2دانشجوی دکتری ادبیات فارسی/دانشگاه یزد |
چکیده مقاله |
علم و دانش اندوزی در سرزمین ایران چه قبل و چه بعد از ورود اسلام مورد توجه و اهتمام بوده است. به همین سبب در زمان های مختلف مکان هایی متفاوتی برای این مهم در نظر گرفته میشده است. یکی از مکانهایی که از قرون اولیه تا زمان قاجارآموزش کودکان را بر عهده داشت، مکتبخانه بود. مکتبخانه مکان مستقل و ساده ای بود که توسط شخصی به نام ملا اداره میشد. درباره شخصیت ملا دیدگاههای متفاوتی وجود داشته که احتمالا بسته به شخصیت متفاوت ملاها و البته دیدگاه عمومی در زمانها و مکانهای مختلف بوده است. در برخی داستانهای عامیانه نگاه راوی نسبت به ملا تا حدودی ناخوشایند است. از جمله قصههای عامیانه که به نوعی شخصیت یا سطح سواد ملا مورد نقد قرار گرفته، قصه ماه پیشونی، قصه پسر خارکن و داستان دختر تاجر است؛ و نیز سه حکایت از مجموعه هزار و یک شب که در آن بطور ویژه به این موضوع پرداخته شده است. |
کلیدواژه ها |
تعلیم و تربیت؛ ادبیات عامیانه؛ آموزگار مکتبخانه؛ ملا |
وضعیت: پذیرفته شده برای ارائه شفاهی |